فاطمه آذری کیا؛ سامان آبدانان مهدی زاده
چکیده
خشک شدن نقل بر ویژگیهای بافتی آن تاثیر منفی دارد که این روند میتواند با افزایش میزان رطوبت نسبی اتمسفر ظرف نگهداری مرتفع گردد. در این تحقیق، از ترکیب شربت گلوکز و نمک طعام در نسبتهای مختلف (1:8، 1:4 و 1:2) بهعنوان ترکیب اصلاحکننده رطوبت نسبی جهت جلوگیری از سفت شدن نقل استفاده شد. تاثیر این اصلاحکنندههای رطوبت ...
بیشتر
خشک شدن نقل بر ویژگیهای بافتی آن تاثیر منفی دارد که این روند میتواند با افزایش میزان رطوبت نسبی اتمسفر ظرف نگهداری مرتفع گردد. در این تحقیق، از ترکیب شربت گلوکز و نمک طعام در نسبتهای مختلف (1:8، 1:4 و 1:2) بهعنوان ترکیب اصلاحکننده رطوبت نسبی جهت جلوگیری از سفت شدن نقل استفاده شد. تاثیر این اصلاحکنندههای رطوبت نسبی بر میزان رطوبت، سختی، مساحت، رنگ و ویژگیهای حسی نمونهها طی نگهداری به مدت 30 روز مورد پایش قرار گرفت. برای اندازهگیری میزان تغییرات مساحت و رنگ نمونهها از پردازش تصویر استفاده شد. بر اساس نتایج کمترین تغییر در میزان رطوبت، رنگ و مساحت نقلهای زعفرانی زمانی مشاهده گردید که مخلوط شربت گلوکز–نمک به نسبت 1:8 بهعنوان اصلاحکننده رطوبت نسبی استفاده شده بود. نتایج نشان داد که حضور این اصلاحکننده در ظرف نگهداری نقل قادر بود پس از 29 روز باز و بسته کردن درب ظرف، رطوبت نسبی فضای داخل ظرف را افزایش دهد. بهعلاوه، حضور این ترکیب اصلاح کننده رطوبت باعث جلوگیری از سفت شدن نقل طی 30 روز نگهداری شد؛ طوریکه، میانگین میزان سختی در روز صفر و 30 ام به ترتیب 32/4 و 23/38 نیوتن بود. در حالیکه، سختی نمونه شاهد در روز پنجم به 149/85 نیوتن رسید. همچنین، براساس ارزیابی حسی، بین نقل تازه و نقل نگهداری شده به مدت 30 روز تفاوت معنیداری از نظر میزان پذیرش کلی مشاهده نشد (P<0/05). این روش کم هزینه اصلاح رطوبت نسبی ظرف نگهداری میتواند برای ممانعت از خشک شدن سایر مواد غذایی نیز کاربرد داشته باشد.
فرشته بهمنیار؛ سیده مرضیه حسینی؛ لیلا میرمقتدایی؛ سعیده شجاعی علی آبادی
چکیده
کینوآ و باکویت به عنوان شبه غلات برای تولید همبرگر فراسودمند استفاده شدند. در این مطالعه، سه فرمول مختلف تهیه شد: یک نمونه شاهد حاوی 15٪ مخلوط پروتئین سویا و آرد سوخاری و دو نمونهی دیگر به ترتیب حاوی 15٪ آرد کینوا (QB) و آرد باکویت (BB) به عنوان جایگزین مخلوط پروتئین سویا و آرد سوخاری. این جایگزینی در بسیاری از ویژگیهای فیزیکوشیمیایی ...
بیشتر
کینوآ و باکویت به عنوان شبه غلات برای تولید همبرگر فراسودمند استفاده شدند. در این مطالعه، سه فرمول مختلف تهیه شد: یک نمونه شاهد حاوی 15٪ مخلوط پروتئین سویا و آرد سوخاری و دو نمونهی دیگر به ترتیب حاوی 15٪ آرد کینوا (QB) و آرد باکویت (BB) به عنوان جایگزین مخلوط پروتئین سویا و آرد سوخاری. این جایگزینی در بسیاری از ویژگیهای فیزیکوشیمیایی از جمله میزان رطوبت، مقدار pH، خواص سرخ کردن و فعالیت آبی تفاوت معنی داری بین نمونههای مختلف ایجاد نکرد، اما پایداری امولسیون و میزان پروتئین در نمونه شاهد بیشتر از فرمول های جدید بود. بر اساس نتایج بافتی، نمونه شاهد خام به طور قابل توجهی سختتر بود اما بعد از سرخ شدن نمونه BB بافت سخت تری را نشان داد. علاوه بر این، همبرگر خام کینوآ شاخص *L بالاتری داشت. مقایسه بین نمونههای QB و BB نشان داد که میزان پروتئین و چربی، پایداری امولسیون و شاخص *L به طور قابل توجهی در QB افزایش یافته بود. بنابراین به طور کلی، نه تنها جایگزینی مخلوط پروتئین سویا و آرد سوخاری با آرد کینوا و باکویت در همبرگر، به ویژه آرد کینوآ، آسیب قابل توجهی به خواص همبرگر وارد نکرد بلکه میتواند به عنوان یک استراتژی جدید برای تولید همبرگر فراسودمند با خواص فیزیکوشیمیایی و بافتی مناسب در نظر گرفته شود.
مقداد تکلوزاده؛ محبت محبی؛ مسعود تقی زاده
چکیده
روشهای سنتی درجهبندی خرما به علت نبود ویژگیهای کمی مشخص باعث درجهبندی ناصحیح شده و اتلاف زمان و هزینه ایجاد میکند. درجهبندی خرما براساس الگوریتهای طبقهبندی میتواند اختلافنظر فروشنده و خریدار را کاهش دهد. در این تحقیق شناسایی برخی ویژگیهای کیفی خرمای مضافتی و درجهبندی آن به چهار دسته (درجۀ 1، 2، ۳ و ۴) طبق نظرهای ...
بیشتر
روشهای سنتی درجهبندی خرما به علت نبود ویژگیهای کمی مشخص باعث درجهبندی ناصحیح شده و اتلاف زمان و هزینه ایجاد میکند. درجهبندی خرما براساس الگوریتهای طبقهبندی میتواند اختلافنظر فروشنده و خریدار را کاهش دهد. در این تحقیق شناسایی برخی ویژگیهای کیفی خرمای مضافتی و درجهبندی آن به چهار دسته (درجۀ 1، 2، ۳ و ۴) طبق نظرهای استخراجشده از واردکنندگان خرمای مضافتی کشور روسیه انجام شده است و برای ایجاد ارتباط معنی دار بین کیفیت خرما و برنامۀ پردازش تصویر در محیط متلب توسط ماشین بردار پشتیبان استفاده شده است. نتایج ماشین بردار پشیتبان خطی، کوادراتیک، کوبیک و گوسین متوسط دارای دقت ۱۰۰ درصد بوده، یعنی توانسته است درجهبندی را بهطورکامل انجام دهد. برای درک چگونگی عملکرد درجهبندیشدۀ انتخابشده در هر درجه، از طرح ماتریس اغتشاش استفاده شده است. منحنی مشخصۀ عامل گیرنده نرخ درجهبندی مثبت در مقابل نرخ مثبت کاذب را برای انتخاب آموزش درجهبندی، ارائه میدهد. نرخ مثبت 0/97 در درجۀ اول نشان میدهد که طبقهبندیکنندۀ فعلی 0/97 از مشاهدهها را بهدرستی به درجۀ مثبت اختصاص میدهد. بهمنظور صحتسنجی نهایی از ضریب کاپا استفاده شده است که با نظر خبرگان نیز میزان درستی درجهبندی موردبررسی قرار گرفته است. تمام مقادیر کاپا بزرگتر از 0/6 بوده و دارای پایداری کافی است. همچنین بیشترین کاپا مربوط به روش کوبیک بیش از 0/8 و کمترین مربوط به گوسین کامل با مقدار 0/76 است. باتوجهبه دقت و صحت پیادهسازی با ماشین بردار پشتیبان این روش با بازده بالایی قابلیت درجهبندی خرما را با ویژگیهای استخراجشده دارد.
مریم عزیزخانی؛ رمضان ابراهیم خاصی
چکیده
در حال حاضر سبوس غلات در کشور ما بدون فرآوری لازم جهت حذف ترکیبات ضدتغذیهای عرضه میشود که میتواند بر سلامت مصرف کنندگان تاثیرات سوء داشته یاشد. در این پژوهش، اثرات شرایط مختلف (قدرت و مدت زمان) تیمار با مایکروویو بر میزان رطوبت، ترکیبات ضدتغذیهای (اسید فیتیک و اسید اگزالیک) و میزان اسیدهای چرب سبوس جو، جوی دو سر و برنج مورد ...
بیشتر
در حال حاضر سبوس غلات در کشور ما بدون فرآوری لازم جهت حذف ترکیبات ضدتغذیهای عرضه میشود که میتواند بر سلامت مصرف کنندگان تاثیرات سوء داشته یاشد. در این پژوهش، اثرات شرایط مختلف (قدرت و مدت زمان) تیمار با مایکروویو بر میزان رطوبت، ترکیبات ضدتغذیهای (اسید فیتیک و اسید اگزالیک) و میزان اسیدهای چرب سبوس جو، جوی دو سر و برنج مورد ارزیابی قرار گرفت. تیمار نمونهها با مایکروویو با توان 2، 4، 6، 8 و 10 کیلووات برای مدت زمان 30 ، 60 ، 90 ، 120، 180 و 240 ثانیه انجام شد. مطلوب ترین تیمار جهت کاهش رطوبت برای سبوس جو، جوی دو سر و برنج ایرانی 8 کیلووات برای 120 ثانیه بوده است. طی تیمار در قدرتهای 8 و 10 کیلووات مایکرویو در 120 ثانیه، افت حدود 50 درصد در محتوای فیتات و اگزالات مشاهده شد. تیمار در 8 کیلووات به مدت 120 ثانیه جهت کاهش فیتات و اگزالات در نمونههای سبوس به عنوان تیمار بهینه شناسایی گردید. در دوره نگداری 28 روزه در شرایط تسریع شده اختلاف آماری قابل ملاحظهای بین میزان رطوبت و درصد اسیدهای چرب آزاد نمونههای تیمار شده با قدرت 8 و 10 کیلووات مشاهده نگردید. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که تیمار با قدرت مایکروویو 8 کیلووات به مدت 120 ثانیه در سبوس جو و برنج و 10 کیلووات به مدت 120 ثانیه در سبوس جوی دوسر، مقدار رطوبت، فاکتورهای ضدتغذیهای اسید فیتیک و اسید اگزالیک را به میزان قابل توجهی کاهش داد و نیز موجب کاهش میزان رطوبت، کاهش فعالیت لیپاز و تولید اسید چرب آزاد طی دوره نگهداری 28 روزه در شرایط تسریع شده گردید.
محمدجواد خلف پور؛ لاله رومیانی
چکیده
هدف از این مطالعه ارزیابی و پیشبینی تغییرات میزان کل باکتریایی (TVC)، سودوموناس، سایکروتروف، انتروباکتریاسهآ، باکتریهای اسیدلاکتیکی و شاخصهای شیمیایی شامل بازهای نیتروژنی فرار (TVB-N) و مالوندیآلدئید (MDA) در برگرماهی پخته شده در دماهای 45، 55، 65، 75 و 85 درجه سانتیگراد با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی بود. مدت زمان ...
بیشتر
هدف از این مطالعه ارزیابی و پیشبینی تغییرات میزان کل باکتریایی (TVC)، سودوموناس، سایکروتروف، انتروباکتریاسهآ، باکتریهای اسیدلاکتیکی و شاخصهای شیمیایی شامل بازهای نیتروژنی فرار (TVB-N) و مالوندیآلدئید (MDA) در برگرماهی پخته شده در دماهای 45، 55، 65، 75 و 85 درجه سانتیگراد با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی بود. مدت زمان پخت 20 و 30 دقیقه و طول دوره نگهداری 18 روز بود. نتایج نشان داد دمای پخت 55 درجه سانتیگراد به مدت 30 دقیقه بجز در غیرفعالسازی سودوموناس در سایر گروهها بیتاثیر بود. دمای پخت 65 درجه سانتیگراد به مدت 20 دقیقه موجب کنترل باکتریهای سایکروتروفها و انتروباکتریاسهآ شد. میزان سودوموناس در زمان پخت 20 دقیقه در دو دمای 45 و 55 درجه سانتیگراد، باکتریهایاسیدلاکتیکی در زمان پخت 20 دقیقه در دمای 45 درجه سانتیگراد در محدود استاندارد بار باکتریایی نبودند و نتایج نشان داد که برگر ماهی به جز در این تیمارها، در سایر تیمارها تا انتهای دوره نگهداری قابل مصرف بود. دمای پخت 85 درجه سانتیگراد در هر دو زمان پخت، موجب غیرفعالسازی باکتریهای سودموناس، انتروباکتریاسه و لاکتوباسیلوس شد. دما بیشترین و مدت زمان کمترین تاثیر بر مدل ارائه شده برای MDA را داشت. فیشبرگرها در طول زمان نگهداری در محدوده مجاز برای TVB-N قرار داشتند. با افزایش زمان نگهداری، شاخص *L روند افزایشی و رنگ فیشبرگرها تمایل به سفیدی داشت. با توجه به دامنه تغییرات دادههای خروجیها و مقایسه دادههای ورودی و خروجی، میتوان عنوان کرد که نتایج شبکه عصبی (MLP) قابل اعتماد بوده و میتوان از آن برای کاهش هزینههای آزمایشات در صنعت تولید برگر استفاده کرد.
زهرا پورعباسقلی؛ حامی کابوسی؛ مسعود قانع؛ راحم خوشبخت؛ مهدی قیامی راد
چکیده
آرکوباکتر بوتزلری رایج ترین جنس از خانواده کمپیلوباکتریاسه است که به عنوان پاتوژن زئونوز و نوظهور شناخته شده است. هدف از این مطالعه جداسازی، شناسایی و تعیین حساسیت ضد میکروبی سویههای آرکوباکتر بوتزلری نسبت به آنتی بیوتیکهایی است که در درمان بیماریهای عفونی در انسان و حیوانات استفاده میشود. از این رو 297 نمونه از ...
بیشتر
آرکوباکتر بوتزلری رایج ترین جنس از خانواده کمپیلوباکتریاسه است که به عنوان پاتوژن زئونوز و نوظهور شناخته شده است. هدف از این مطالعه جداسازی، شناسایی و تعیین حساسیت ضد میکروبی سویههای آرکوباکتر بوتزلری نسبت به آنتی بیوتیکهایی است که در درمان بیماریهای عفونی در انسان و حیوانات استفاده میشود. از این رو 297 نمونه از لاشه مرغ درکشتارگاههای شهرستان تنکابن جمعآوری شد. کلنیهای مشکوک با استفاده از تست بیوشیمیایی جداسازی و شناسایی شدند و از تکنیک واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) برای تکثیر ژن 16SrRNA و تأیید نتایج فوتایپی استفاده شد. الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی آرکوباکتر بوتزلری نسبت به 16 آنتی بیوتیک به روش دیسک دیفیوژن و تعیین حداقل غلظت مهار کننده رشد سویه ها نسبت به تتراسایکلین، اریترومایسین و جنتامایسین به روش رقت سازی لوله ای تعیین گردید. از 36 سویه جداسازی و شناسایی شده، تمامی جدایهها نسبت به پنی سیلین 100%، آمپی سیلین 100% و اگزاسیلین 100% مقاومت نشان دادند و همچنین میزان مقاومت به تری متوپریم/سولفامتوکسازول 94/4%، سیپروفلوکساسین 94/4%، نالیدیکسیک اسید 91/7%، آزیترومایسین 91/7% و آموکسی سیلین 80/6% ارزیابی گردید. از 36 جدایه آزمایش شده، تمامی ایزولهها نسبت به جنتامایسین 100% حساسیت نشان داده اند. 72% سویه ها دارای MIC≥128 µg/ml و MBC≥256 µg/ml نسبت به آنتی بیوتیک تتراسایکین بودند. همچنین تعداد 10سویه MDR (27/77%) و تعداد 24 سویه XDR (66/66%) بوده است. یافته های ما وجود آرکوباکتر بوتزلری را در لاشه های مرغ و شیوع بالای مقاومت ضد میکروبی نسبت به آنتی بیوتیک های مختلف را در این ناحیه نشان داد.
هیدروکلوئیدهای مواد غذایی
مرتضی کاشانی نژاد؛ سید محمدعلی رضوی؛ محمّد رضا صلاحی
چکیده
در این پژوهش، اثرات صمغ دانه شاهی (0-0.2%)، کربوکسی متیل سلولز (0-0.2%)، کنسانتره پروتئین آب پنیر (2-8%) و مدت زمان هم زدن (2-8دقیقه) بر خصوصیات فیزیکی، بافتی و رئولوژیکی خامه قنادی شیر شتر بررسی شد. با افزایش کنسانتره پروتئین آب پنیر و مدت زمان هم زدن اورران افزایش یافت و نمونههای حاوی کربوکسی متیل سلولز بیشتر در مقایسه با نمونههای حاوی صمغ ...
بیشتر
در این پژوهش، اثرات صمغ دانه شاهی (0-0.2%)، کربوکسی متیل سلولز (0-0.2%)، کنسانتره پروتئین آب پنیر (2-8%) و مدت زمان هم زدن (2-8دقیقه) بر خصوصیات فیزیکی، بافتی و رئولوژیکی خامه قنادی شیر شتر بررسی شد. با افزایش کنسانتره پروتئین آب پنیر و مدت زمان هم زدن اورران افزایش یافت و نمونههای حاوی کربوکسی متیل سلولز بیشتر در مقایسه با نمونههای حاوی صمغ دانه شاهی بیشتر، اورران بیشتری داشتند. پایداری نمونهها نیز با افزایش مدت زمان هم زدن و افزایش کنسانتره پروتئین آب پنیر افزایش یافت و تغییر نسبت کربوکسی متیل سلولز و صمغ دانه شاهی اثر معنیداری بر پایداری نداشت. آزمون اکستروژن برگشتی نشان داد که سختی و چسبندگی نمونه ها با افزایش صمغ دانه شاهی و زمان همزدن افزایش یافت. با افزایش کنسانتره پروتئین آب پنیر و مدت زمان هم زدن، ویسکوزیته در درجه برش بی نهایت و صفر نمونهها افزایش یافت در حالی که با افزایش کنسانتره پروتئین آب پنیر زمان رهایش کاهش یافت. بالاترین مساحت هیسترزیس نیز مربوط به نمونههایی بود که از هر دو صمغ به میزان یکسان داشتند و افزایش کنسانتره پروتئین آب پنیر منجر به کاهش مساحت هیسترزیس شد. به منظور بهینهسازی، پایداری، اورران، سختی، ضریب قوام و ویسکوزیته در درجه برش بی نهایت حداکثر و رفتار جریان و چسبندگی حداقل در نظر گرفته شدند که بر اساس نتایج بهینهیابی، صمغ دانه شاهی 0.05%، کربوکسی متیل سلولز 0.15%، زمان همزدن 2/7 دقیقه و کنسانتره پروتئین آب پنیر 2 درصد به دست آمد.
نعیمه فرهادی؛ سعید مشکینی؛ تورج مهدی زاده
چکیده
ترکیبات ضدمیکروبی و آنتیاکسیدانی طبیعی موجود در عصاره و اسانس گیاهان میتوانند در پوششهای خوراکی برای بستهبندی محصولات غذایی مورد استفاده قرار گیرند. این پژوهش با هدف بررسی اثر پوشش خوراکی کیتوزان حاوی عصارۀ گیاه اناریجه بر طول دورۀ نگهداری فیلۀ ماهی تیلاپیای نیل انجام گرفت. پس از تهیۀ ماهیان تازه، بهغیراز گروه شاهد (تیمار ...
بیشتر
ترکیبات ضدمیکروبی و آنتیاکسیدانی طبیعی موجود در عصاره و اسانس گیاهان میتوانند در پوششهای خوراکی برای بستهبندی محصولات غذایی مورد استفاده قرار گیرند. این پژوهش با هدف بررسی اثر پوشش خوراکی کیتوزان حاوی عصارۀ گیاه اناریجه بر طول دورۀ نگهداری فیلۀ ماهی تیلاپیای نیل انجام گرفت. پس از تهیۀ ماهیان تازه، بهغیراز گروه شاهد (تیمار اول)، فیلههای ماهی با محلول 2 درصد کیتوزان (تیمار دوم)، محلول 2 درصد کیتوزان و 1 درصد عصارۀ اناریجه (تیمار سوم) و محلول 2 درصد کیتوزان و 2 درصد عصارۀ اناریجه (تیمار چهارم) پوششدهیشده و به مدت 21 روز در دمای یخچال نگهداری شدند. در ابتدای دورۀ آزمایش و روزهای 7، 14 و 21 شاخصهای شیمیایی (pH، بازهای ازتۀ فرار و تیوباربیتوریک اسید) و شاخصهای میکروبی (باکتریهای مزوفیل، انتروباکتریاسهها، باکتریهای سرماگرا، کپک و مخمر) و ارزیابی حسی فیلهها انجام شد. بهطورکلی، تیمارهای دارای پوشش کیفیت بهتری نسبت به گروه شاهد ازنظر شاخصهای میکروبی و شیمیایی نشان دادند. همچنین تیمار پوششدادهشده با کیتوزان و عصارۀ 2 درصد گیاه اناریجه درزمینۀ شاخصهای موردمطالعه تا روز 21 نسبت به گروه شاهد تفاوت معنیدار (0/05˂P) نشان داده و نسبت به دیگر تیمارها بهترین تیمار شناخته شد. پوششدارکردن فیلههای تیلاپیا با کیتوزان حاوی 2 درصد عصارۀ گیاه اناریجه موجب بهبود شاخصهای شیمیایی و میکروبی و افزایش مدت نگهداری تا دو برابر بیشتر از شاهد و تا حداقل 14 روز شد.
زهره بهرامی؛ احمد پدرام نیا؛ محمدرضا سعیدی اصل؛ محمد آرمین؛ مجتبی حیدری مجد
چکیده
هدف از این مطالعه تولید نانوالیاف گلیادین الکتروریسی شده حاوی اسانس آویشن شیرازی (ZMEO) (5، 10 و 15 درصد، وزنی/وزنی) برای ایجاد الیافهای ضد میکروبی فعال بود. حداقل غلظت مهارکنندگی رشد و حداقل غلظت کشندگی اسانس ارزیابی شد. همچنین نانوالیاف تولیدی از لحاظ ویژگیهای فیزیکوشیمیایی، فعالیت آنتیاکسیدانی و ضدمیکروبی بررسی شد. ...
بیشتر
هدف از این مطالعه تولید نانوالیاف گلیادین الکتروریسی شده حاوی اسانس آویشن شیرازی (ZMEO) (5، 10 و 15 درصد، وزنی/وزنی) برای ایجاد الیافهای ضد میکروبی فعال بود. حداقل غلظت مهارکنندگی رشد و حداقل غلظت کشندگی اسانس ارزیابی شد. همچنین نانوالیاف تولیدی از لحاظ ویژگیهای فیزیکوشیمیایی، فعالیت آنتیاکسیدانی و ضدمیکروبی بررسی شد. نتایج با توجه به حداقل غلظت مهارکنندگی رشد و حداقل غلظت کشندگی نشان داد که اسانس آویشن شیرازی اثرات معنیدار باکتریکشی دارد. نانوالیاف، راندمان ریزپوشانی نزدیک به 95% را نشان داد و وجود اسانس آویشن شیرازی سبب افزایش زاویه تماس و کدورت گردید. اسانس سبب جذب نور در طول موج مرئی شده و لذا سبب گردید پارامتر b* افزایش یافته ولی پارامترهایa* و L* کاهش یابد. فعالیت ضدمیکروبی نانوالیافهای حاوی اسانس بررسی شد. نتایج نشان داد که باسیلوس سوبتیلیس حساسترین باکتری به نانوالیاف حاوی اسانس بوده در حالی که سالمولنا تیفی مقاومترین بود. نانوالیاف حاوی اسانس ویژگیهای آنتی اکسیدانی خوبی نشان داد و این فعالیت هنگامی که غلظت اسانس به 15% رسید بهبود یافت. سپس، کارایی نانوالیاف زیست فعال حاوی 5، 10 و 15% (وزنی/وزنی) اسانس آویشن برای کاهش رشد میکروبی (لیستریا منوسایتوژنز) فیله دودی ماهی سالمون در طول نگهداری سرد بررسی شد. نتایج نشان داد که جمعیت نهایی این باکتری در دمای 4 درجه سانتیگراد در حضور اسانس آویشن در مقایسه با نمونه کنترل منفی بدون اسانس آویشن، پس از 16 روز نگهداری حدود log 2/5-3 کاهش یافت. این نتایج نشان میدهد که نانوالیاف گلیادین توسعهیافته با ماده فعال میتواند در طراحی مواد بستهبندی ضدمیکروبی استفاده شود.