دوره 9، شماره 1 ، اردیبهشت 1399، صفحه 1-112
چکیده
دکتر الهام انصاریفر، گروه علوم و صنایع غذایی، گروه بهداشت عمومی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی بیرجند دکتر آرام بستان، گروه نانوفناوری مواد غذایی، مؤسسه پژوهشی علوم و صنایع غذایی دکتر شهرام بیرقی طوسی، گروه فرآوری مواد غذایی، پژوهشکده علوم و فناوری مواد غذایی، جهاد دانشگاه خراسان رضوی دکتر شیما پیری قشلاق، دانشگاه ارومیه ...
بیشتر
دکتر الهام انصاریفر، گروه علوم و صنایع غذایی، گروه بهداشت عمومی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی بیرجند دکتر آرام بستان، گروه نانوفناوری مواد غذایی، مؤسسه پژوهشی علوم و صنایع غذایی دکتر شهرام بیرقی طوسی، گروه فرآوری مواد غذایی، پژوهشکده علوم و فناوری مواد غذایی، جهاد دانشگاه خراسان رضوی دکتر شیما پیری قشلاق، دانشگاه ارومیه دکتر سیدمهدی جعفری، گروه علوم و صنایع غذایی، دانشکده صنایع غذایی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان دکتر مسلم جهانی، گروه شیمی مواد غذایی، مؤسسه پژوهشی علوم و صنایع غذایی دکتر محمدباقر حبیبی نجفی، گروه علوم و صنایع غذایی، دانشکده کشاورزی، دانشکاه فردوسی مشهد دکتر مرضیه حسینینژاد، گروه زیست فناوری مواد غذایی، مؤسسه پژوهشی علوم و صنایع غذایی دکتر محمدعلی حصارینژاد، گروه فرآوری مواد غذایی، مؤسسه پژوهشی علوم و صنایع غذایی دکتر محسن زندی، گروه علوم و صنایع غذایی، دانشگاه زنجان دکتر محبوبه سرابی جماب، گروه زیست فناوری مواد غذایی، مؤسسه پژوهشی علوم و صنایع غذایی دکتر منیرالسادات شاکری، گروه زیست فناوری مواد غذایی، مؤسسه پژوهشی علوم و صنایع غذایی دکتر پروین شرایعی، بخش تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی دکتر مصطفی شهیدی نوقابی، گروه شیمی مواد غذایی، مؤسسه پژوهشی علوم و صنایع غذایی دکتر عباس عابدفر، گروه زیست فناوری مواد غذایی، مؤسسه پژوهشی علوم و صنایع غذایی دکتر بهاره عمادزاده، گروه نانوفناوری مواد غذایی، مؤسسه پژوهشی علوم و صنایع غذایی دکتر سودابه عینافشار، بخش تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی دکتر میلاد فتحی، گروه علوم و صنایع غذایی، دانشگاه صنعتی اصفهان دکتر محسن فتحینجفی، مؤسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی-واحد مشهد دکتر محسن قدس روحانی، گروه علوم و صنایع غذایی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی دکتر بهروز قرآنی، گروه نانوفناوری مواد غذایی، مؤسسه پژوهشی علوم و صنایع غذایی دکتر رسول کدخدایی، گروه نانوفناوری مواد غذایی، مؤسسه پژوهشی علوم و صنایع غذایی دکتر داود کلانتری، گروه مهندسی مکانیک بیوسیستم، دانشکده مهندسی زراعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری دکتر محمد گلی، گروه علوم و صنایع غذایی، دانشگاه آزاد اسلامی-واحد اصفهان (خوراسگان) دکتر اسعد محمدامینی، گروه علوم و صنایع غذایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه کردستان دکتر جلال محمدزاده، بخش تحقیقات فنی و مهندسی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی گلستان دکتر سیدمحمود موسوی، گروه مهندسی شیمی، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه فردوسی مشهد دکتر الهام مهدیان، گروه علوم و صنایع غذایی، دانشگاه آزاد اسلامی-واحد قوچان دکتر سارا ناجی طبسی، گروه نانوفناوری مواد غذایی، مؤسسه پژوهشی علوم و صنایع غذایی دکتر راضیه نیازمند، گروه شیمی مواد غذایی، مؤسسه پژوهشی علوم و صنایع غذایی دکتر سمیه نیکنیا، گروه صنایع غذایی، دانشگاه زابل
سیده پریا سمایی؛ محمد قربانی؛ علیرضا صادقی ماهونک؛ مهران اعلمی
چکیده
اصلاح آنزیمی پروتئینها بهمنظور شکست باندهای پپتیدی خاص و اصلاح پروتئینها بهطور گسترده در صنایع غذایی مورداستفاده قرار میگیرد. در این پژوهش پروتئین دانۀ باقلا با استفاده از آنزیمهای آلکالاز و تریپسین در سه غلظت (1، 2 و 3 درصد) و زمانهای واکنش 6-1 ساعت در دما و pH بهینۀ هر آنزیم (بهترتیب 50 و 37 درجۀ سانتیگراد و pH 8/5 و 7) هیدرولیز ...
بیشتر
اصلاح آنزیمی پروتئینها بهمنظور شکست باندهای پپتیدی خاص و اصلاح پروتئینها بهطور گسترده در صنایع غذایی مورداستفاده قرار میگیرد. در این پژوهش پروتئین دانۀ باقلا با استفاده از آنزیمهای آلکالاز و تریپسین در سه غلظت (1، 2 و 3 درصد) و زمانهای واکنش 6-1 ساعت در دما و pH بهینۀ هر آنزیم (بهترتیب 50 و 37 درجۀ سانتیگراد و pH 8/5 و 7) هیدرولیز شد. درجۀ هیدرولیز، فعالیت مهارکنندگی رادیکال دیفنیل-1-پیکریل هیدرازیل (DPPH) و شلاتهکنندگی یون فرو پروتئینهای هیدرولیزشده موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد درجۀ هیدرولیز با افزایش زمان واکنش و غلظت آنزیمهای آلکالاز و تریپسین افزایش یافت. زمان هیدرولیز و نوع آنزیم اثر معنیداری بر درجۀ هیدرولیز، فعالیت آنتیاکسیدانی و شلاتهکنندگی پروتئینهای هیدرولیزشدۀ دانۀ باقلا داشته است (0/05<p ). پروتئینهای هیدرولیزشده توسط آنزیم آلکالاز در غلظت 3 درصد و زمان 3 ساعت بیشترین فعالیت آنتیاکسیدانی (75/41 درصد) و شلاتهکنندگی یون فرو (55/95 درصد) را داشته است. در غلظتهای 1 و 2 درصد آنزیم تریپسین بیشترین مهارکنندگی رادیکال DPPH در زمان 4 ساعت مشاهده شد که بهترتیب 42/38 و 53/70 درصد بوده است. بیشترین فعالیت شلاتهکنندگی یون فرو در تیمارهای هیدرولیزشده توسط آنزیم تریپسین در زمان واکنش 2 ساعت مشاهده شد و پس از آن فعالیت شلاتهکنندگی کاهش یافت. فعالیت مهارکنندگی رادیکال DPPH و شلاتهکنندگی یون فرو با افزایش غلظت آنزیم افزایش یافت. نتایج نشان دادند آنزیم آلکالاز در مقایسه با آنزیم تریپسین، کارایی بالاتری در تولید پپتیدهای با خاصیت آنتیاکسیدانی داشته است.
خدیجه خوش اخلاق؛ محبت محبی؛ آرش کوچکی
چکیده
در این پژوهش نانوکپسولهای صمغ دانۀ قدومهشیرازی حاوی د-لیمونن به روش الکترواسپری تولید شد. بهاینمنظور امولسیون د-لیمونن (10 و 20 درصد) در محلول آبی صمغ دانۀ قدومهشیرازی (0/5 درصد) تهیه گردید. ویژگیهای امولسیونها شامل خواص رئولوژیکی، کشش سطحی، هدایت الکتریکی و توزیع اندازۀ ذرات ارزیابی شد و ارتباط آنها با مورفولوژی نانوکپسولها ...
بیشتر
در این پژوهش نانوکپسولهای صمغ دانۀ قدومهشیرازی حاوی د-لیمونن به روش الکترواسپری تولید شد. بهاینمنظور امولسیون د-لیمونن (10 و 20 درصد) در محلول آبی صمغ دانۀ قدومهشیرازی (0/5 درصد) تهیه گردید. ویژگیهای امولسیونها شامل خواص رئولوژیکی، کشش سطحی، هدایت الکتریکی و توزیع اندازۀ ذرات ارزیابی شد و ارتباط آنها با مورفولوژی نانوکپسولها بررسی گردید. نتایج نشان داد غلظت د-لیمونن بر هدایت الکتریکی و اندازۀ قطرههای امولسیون بیشترین تأثیر را داشت. برهمیناساس، مورفولوژی و اندازۀ ذرات کپسولها نیز تحتتأثیر غلظت لیمونن بود. تصاویر FE-SEM موفقیت روش الکترواسپری در تولید نانوکپسولهای کروی، هموار و با توزیع اندازۀ ذرات یکنواخت را تأیید کردند. کارایی انکپسولاسیون بالا (بیش از 87 درصد) از دیگر مزایای روش مورداستفاده بود. آزمونهای پایداری نشان دادند حداکثر اُفت د-لیمونن نانوپوشانیشده پس از 3 ماه نگهداری، 11/67 درصد بود. در بررسیهای رهایش طعم، آزادسازی سریع، کامل و تقریباً یکنواخت د-لیمونن بهدلیل اندازۀ ذرات کوچک و یکنواخت نانوکپسولها مشاهده شد. با بررسی کینتیکی رهایش مشاهده گردید مدل کورسمیر-پپاس ازنظر ریاضی بهترین توصیف را برای رهایش لیمونن در دو محیط آب دیونیزه و بزاق مصنوعی فراهم آورد.
بی بی مرضیه رضوی زاده؛ راضیه نیازمند؛ سمیه حاجی نژاد؛ احسان اکبری
چکیده
در این تحقیق ویژگیهای فیزیکوشیمیایی و ضدمیکروبی برهموم حاصل از کندوهای زنبورعسل شمال شهر مشهد و نیز محتوی ترکیبات مؤثرۀ موجود در برهموم به روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) بهطور کمّی و کیفی تعیین گردیده است. ویژگیهای فیزیکوشیمیایی نمونۀ برهموم (مانند خاکستر، رطوبت، مواد جامد محلول و نامحلول و عناصر فلزی موجود) ...
بیشتر
در این تحقیق ویژگیهای فیزیکوشیمیایی و ضدمیکروبی برهموم حاصل از کندوهای زنبورعسل شمال شهر مشهد و نیز محتوی ترکیبات مؤثرۀ موجود در برهموم به روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) بهطور کمّی و کیفی تعیین گردیده است. ویژگیهای فیزیکوشیمیایی نمونۀ برهموم (مانند خاکستر، رطوبت، مواد جامد محلول و نامحلول و عناصر فلزی موجود) اندازهگیری شدند. مقدار ترکیبات فنلی کل و فلاونوئیدی در عصارۀ اتانولی برهموم بهترتیب 40/216 میلیگرم بر گرم (برحسب اسید گالیک) و 26/40 میلیگرم بر گرم (برحسب کوئرستین) بهدست آمد. آزمونهای ضدمیکروبی نشان داد که حداقل غلظت مهارکنندگی (MIC) عصاره در برابر باکتری استافیلوکوکوس اورئوس مقدار 100 میلیگرم بر میلیلیتر بود درحالیکه در غلظت بهکاررفته برای باکتری اشرشیاکلی MIC بهدست نیامد. همچنین، نتایج آزمون حداقل غلظت کشندگی (MBC) حاکی از آن بود که عصارۀ برهموم روی باکتری استافیلوکوکوس اورئوس تنها اثر مهارکنندگی دارد. ارزیابی محتوی ترکیبات فنلی و فلاونوئیدیدر عصارۀ برهموم به کمک HPLC نشان داد ترکیبات فلاونوئیدی شناساییشده شامل فلاونها (13/350 میلیگرم بر گرم)، فلاونوئیدها (6/375 میلیگرم بر گرم)، فلاونلها (8/235 میلیگرم بر گرم) و فلاونونها (16/825 میلیگرم بر گرم) بودند. براساس نتایج بهدستآمده میتوان از برهموم در صنایع مختلف غذایی و دارویی استفاده کرد.
حسین جوینده؛ محمد نوشاد؛ کوثر کاکایی؛ میترا قدسی شیخ جان
چکیده
هدف از انجام پژوهش، بررسی تأثیر افزودن پورۀ بادمجان (45-0 درصد) بر ویژگیهای فیزیکوشیمیایی (pH، اسیدیته، رنگ و میزان آباندازی)، خواص حسی (عطروطعم، رنگ و بافت) و قابلیت زندهمانی باکتریهای پروبیوتیک در ماست بادمجان پروبیوتیک پس از 1، 4، 7، 10 و 14 روز نگهداری در یخچال بود. همچنین از روش تحلیل سلسله مراتبی (APH) باتوجهبه ویژگیهای موردبررسی ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش، بررسی تأثیر افزودن پورۀ بادمجان (45-0 درصد) بر ویژگیهای فیزیکوشیمیایی (pH، اسیدیته، رنگ و میزان آباندازی)، خواص حسی (عطروطعم، رنگ و بافت) و قابلیت زندهمانی باکتریهای پروبیوتیک در ماست بادمجان پروبیوتیک پس از 1، 4، 7، 10 و 14 روز نگهداری در یخچال بود. همچنین از روش تحلیل سلسله مراتبی (APH) باتوجهبه ویژگیهای موردبررسی بهمنظور انتخاب بهترین فرمولاسیون استفاده شد. نتایج نشان داد با افزایش غلظت پورۀ بادمجان میزان اسیدیته، آباندازی و شاخص روشنایی (*L) نمونهها کاهش یافت، درحالیکه میزان pH افزایش یافت. همچنین افزودن پورۀ بادمجان سبب کاهش قابلتوجه باکتریهای پروبیوتیک در ابتدای زمان انبارمانی در نمونهها شد. درهرحال، با افزایش مدت زمان انبارمانی، این روند معکوس گردید بهطوریکه نمونههای حاوی درصد بالاتر پورۀ بادمجان با اختلاف معنیداری از میانگین شمارش باکتری پروبیوتیک بالاتری برخوردار بودند که دلیل آن احتمالاً اثر پریبیوتیکی پورة بادمجان و pH پایینتر نمونههای ماست بود. ارزیابی دادهها توسط روش APH نشان داد محصول حاوی 30 درصد بادمجان با وزن 0/171 بالاتر از سایر محصولات قرار گرفت. همچنین، میزان نرخ ناسازگاری 0/80 بود و باتوجهبه اینکه این مقدار کمتر از 0/1 میباشد، نتایج از اعتبار بالا و قابلیت اتکای مناسبی برخوردار بود. براساس نتایج این تحقیق، ماست پروبیوتیک حاوی پورة بادمجان بهدلیل دارابودن خواص حسی و وپروبیوتیکی مطلوب میتواند بهعنوان یک محصول فراسودمند معرفی گردد. بهعلاوه، بهدلیل قابلیت کاربرد بادمجان بهعنوان مادۀ پریبیوتیکی، میتوان از آن در تولید سایر محصولات پروبیوتیک استفاده نمود.
مصطفی شهیدی؛ محمد ملاویسی
چکیده
در این پژوهش کربوهیدراتهای صمغ عربی (0-100 درصد)، مالتودکسترین (0-50 درصد) و اینولین (0-50 درصد) بهعنوان ترکیبات دیواره جهت ریزپوشانی اسانس هل مورداستفاده قرار گرفتند. از طرح آماری مخلوط ساده-مرکزی جهت طراحی آزمایشها، بهینهیابی و یافتن بهترین ترکیب دیواره برای حداکثر رهایش در دهان استفاده شد. هدف از این تحقیق ریزپوشانی مواد مؤثرۀ ...
بیشتر
در این پژوهش کربوهیدراتهای صمغ عربی (0-100 درصد)، مالتودکسترین (0-50 درصد) و اینولین (0-50 درصد) بهعنوان ترکیبات دیواره جهت ریزپوشانی اسانس هل مورداستفاده قرار گرفتند. از طرح آماری مخلوط ساده-مرکزی جهت طراحی آزمایشها، بهینهیابی و یافتن بهترین ترکیب دیواره برای حداکثر رهایش در دهان استفاده شد. هدف از این تحقیق ریزپوشانی مواد مؤثرۀ موجود در اسانس هل و مقایسۀ تأثیر افزودن مالتودکسترین و اینولین به صمغ عربی بهعنوان مواد پوششدهنده روی پاسخهای بازده ریزپوشانی اسانس هل، ترکیبات مؤثرۀ آن، آزادسازی مواد مؤثره و بازیابی پودر بود. همچنین در این تحقیق ارتباط بین دمای انتقال شیشهای با رهایش مواد مؤثرۀ اسانس هل، در بزاق بررسی شده است. نتایج نشان داد ترکیب بهینه شامل صمغ عربی، مالتودکسترین و اینولین با نسبتهای بهترتیب 0/0:33/2:66/8 بود و تحت این شرایط بازده ریزپوشانی روغن، آلفا-ترپنیلاستات و 1 و 8 سینئول بهترتیب 83/57، 91/79 و 90/87 درصد، رهایش مادۀ مؤثره در بزاق 93/27 درصد و بازیابی پودر 67/27 درصد بهدست آمد. دمای انتقال شیشهای ترکیب بهینه برابر 42/9 درجۀ سانتیگراد بود که دمای مناسبی برای حفظ مواد مؤثره در دمای محیط و رهایش در محیط شبیهسازیشدۀ دهان بود. باتوجهبه نتایج این تحقیق میتوان ریزکپسولهای بهینۀ اسانس هل تولیدشده را بهصورت موفقیتآمیزی در محصولاتی مانند شکلات، نبات و قندحبهای بدون رهایش اجزاء در دمای نگهداری و با رهایش سریع و بالا در دهان بهکار برد.
عبدالرضا میرچولی برازق؛ مصطفی مظاهری طهرانی؛ سیدعلی مرتضوی؛ سید محمدعلی رضوی
چکیده
در این تحقیق، ابتدا در تهیۀ بستنی، شیر گاو با شیر سویا به نسبت 0:100، 10:90، 20:80، 30:70، 40:60 و 50:50 جایگزین شد. سپس ویژگیهایی ازجمله pH، ویسکوزیته، اورران، مقاومت به ذوب و خواص حسی موردآزمون قرار گرفت. نتایج حاکیاز آن بود که با افزایش جایگزینی شیر گاو با شیر سویا، pH، ویسکوزیته و مقاومت به ذوب بهطور معنیداری افزایش، ولی اورران کاهش مییابند ...
بیشتر
در این تحقیق، ابتدا در تهیۀ بستنی، شیر گاو با شیر سویا به نسبت 0:100، 10:90، 20:80، 30:70، 40:60 و 50:50 جایگزین شد. سپس ویژگیهایی ازجمله pH، ویسکوزیته، اورران، مقاومت به ذوب و خواص حسی موردآزمون قرار گرفت. نتایج حاکیاز آن بود که با افزایش جایگزینی شیر گاو با شیر سویا، pH، ویسکوزیته و مقاومت به ذوب بهطور معنیداری افزایش، ولی اورران کاهش مییابند (0/05>p ). در بخش خواص حسی، طعم و پذیرش کلی بدون استفاده از طعمدهندۀ وانیل کاهش، اما با افزودن 1 درصد وانیل تا سطح 40 درصد جایگزینی اختلاف معنیداری مشاهده نگردید. آمیختههای بستنی با استفاده از یک خشککن پاششی در مقیاس نیمهصنعتی تبدیل به پودر شدند. پودرها بازسازی و تبدیل به بستنی شده و ویژگیهای فیزیکوشیمیایی و حسی آنها با قبل از پودرکردن موردمقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که pH، ویسکوزیته، اورران و مقاومت به ذوب نمونههای حاصل از پودر نسبت به نمونههای اولیه بهطور معنیداری کاهشیافته بودند اما تغییرات در ویژگیهای حسی درصورت استفاده از وانیل معنیدار نبود (0/05>p ).
سپیده مشتاقی؛ محمد گلی
چکیده
این تحقیق به بررسی میکروانکپسولاسیون سلنیت سدیم همراه با صمغ عربی (25، 26، 27، 28 و 29 درصد) و صمغ فارسی (5، 4، 3، 2 و 1 درصد) و خلوص اتانول (80، 85، 90، 95 و 100 درصد) به روش سطح پاسخ پرداخت. نسبت حلال اتانول به مخلوط (6 گرم صمغ و 300 میلیگرم سلنیت سدیم در 20 میلیلیتر مخلوط) 10 به 1 انتخاب شد. فرمول بهینۀ اول (صمغ عربی 27 درصد، صمغ فارسی 3 درصد و درصد خلوص ...
بیشتر
این تحقیق به بررسی میکروانکپسولاسیون سلنیت سدیم همراه با صمغ عربی (25، 26، 27، 28 و 29 درصد) و صمغ فارسی (5، 4، 3، 2 و 1 درصد) و خلوص اتانول (80، 85، 90، 95 و 100 درصد) به روش سطح پاسخ پرداخت. نسبت حلال اتانول به مخلوط (6 گرم صمغ و 300 میلیگرم سلنیت سدیم در 20 میلیلیتر مخلوط) 10 به 1 انتخاب شد. فرمول بهینۀ اول (صمغ عربی 27 درصد، صمغ فارسی 3 درصد و درصد خلوص اتانول 94 درصد با راندمان 89/5 درصد، اندازۀ ذرات 44/6 میکرومتر) و فرمول بهینۀ دوم (صمغ عربی 29 درصد، صمغ فارسی 1 درصد و خلوص اتانول 89 درصد با راندمان 86 درصد، اندازۀ ذرات 48/5 میکرومتر) انتخاب شدند.سپس نمونههای بهینه(180/6 پیپیام) با نمونۀ سنتزی آنتیاکسیدان بوتیلهیدروکسی آنیزول (BHA) (200 پیپیام)، سلنیت سدیم فاقد کپسول (8/6 پیپیام معادل سلنیوم کپسولهای بهینه) به روغن سویای فاقد آنتیاکسیدان اضافه شد و دما و زمان نگهداری روغن سویا در انکوباتور با کمک برنامۀ شلفلایف اکسلریتور (55 درجۀ سانتیگراد و 0، 23 و 44 روز) معادل انبارداری (20 درجۀ سانتیگراد و 0، 180 و 360 روز) گردید و شاخصهای اکسایش مقایسه شدند. نتایج نشان داد با افزایش درصد صمغ عربی (کاهش صمغ فارسی) و درصد خلوص اتانول، کارایی افزایش (63/94 درصد) و سایز ذرات کاهش (37/5 میکرومتر) یافت. ترتیب انتخاب تیمارها براساس اهمیت کاربردی در صنعت غذا برای داشتن فعالیت آنتیاکسیدانی حداکثری و خواص اکسایش حداقلی در بازۀ یکساله شاکل بهینۀ اول، بهینۀ دوم، بوتیلهیدروکسی آنیزول، سلنیت سدیم کپسولنشده (مصرف آنی) و نمونۀ شاهد (فاقد آنتیاکسیدان) شد.
یاسمین محمدی؛ پیمان رجائی؛ محمدرضا اسحاقی
چکیده
تلخی آب مرکبات یکی از مهمترین عوامل کاهش بازارپسندی در تولید آبمیوه میباشد. لیمونین بهعنوان ترکیب مهم در تلخی آب مرکبات طی زمان نگهداری شناخته شده است. فرایندهای مختلفی ازجمله روشهای شیمیایی، میکروبی و آنزیمی در کاهش این ترکیبات تلخ بهکارگرفته شدهاند. هدف از این تحقیق بررسی اثر باکتری سودوموناس پوتیدا بر کاهش میزان ...
بیشتر
تلخی آب مرکبات یکی از مهمترین عوامل کاهش بازارپسندی در تولید آبمیوه میباشد. لیمونین بهعنوان ترکیب مهم در تلخی آب مرکبات طی زمان نگهداری شناخته شده است. فرایندهای مختلفی ازجمله روشهای شیمیایی، میکروبی و آنزیمی در کاهش این ترکیبات تلخ بهکارگرفته شدهاند. هدف از این تحقیق بررسی اثر باکتری سودوموناس پوتیدا بر کاهش میزان لیمونین و همچنین اندازهگیری خواص فیزیکوشیمیایی و حسی بود. باکتری سودوموناس پوتیدا با دو غلظت 102 و 104 (واحد تشکیل کلنی بر میلیلیتر) بهعنوان عامل کاهش تلخی در کنسانترۀ پرتقال و گریپفروت موردبررسی قرار گرفت. همچنین ویژگیهای فیزیکوشیمیایی کنسانترهها در زمان 120 ساعت موردسنجش قرار گرفت. آزمون با 6 نمونه در 4 زمان مختلف، انجام شد. آزمایشها بهصورت فاکتوریل و در قالب یک طرح کاملاً تصادفی انجام شدند. نتایج نشان داد که میزان رشد باکتری و زمان نگهداری تأثیر معنیداری بر کاهش میزان لیمونین، مواد جامد محلول، کدورت و pH (0/05>p )و افزایش میزان اسیدیته داشته است (0/01≥p ). بعد از پاستوریزاسیون، جهت اطمینان از عدم برگشت تلخی، نمونهها به مدت 45 روز در دمای 40 درجۀ سانتیگراد گرمخانهگذاریشده و ویژگیهای حسی در روز صفر، 15، 30 و 45 موردارزیابی قرار گرفتند. در بین نمونهها، تیمارهای T4 و T6 بیشترین میزان کاهش لیمونین را در 120 ساعت داشت و همچنین ازنظر پذیرش کلی و مزه امتیاز بیشتری نسبت به سایر تیمارها در زمان انبارداری 45 روز داشته است و درنتیجه این دو تیمار بهعنوان تیمار برتر شناخته شدند.